محمدرضا شعبانعلی مینویسد:
مراقب باش که برای مردم، نه بند مهم است و نه بندباز؛ بلکه این هیجان بندبازی است که آنها را به بند خویش کشیده است.
سقوط تو از بند برایشان، همانقدر جذاب است که بندبازیات.
گامهای روی بند را نه به خاطر همهمهی تشویق آنها، که برای لذت خودت بردار تا وقتی پایین افتادی، لبخند همچنان بر لبانت باقیبماند.
محمدرضا شعبانعلی
بهنظر من جملات بالا را باید با طلا نوشت.
گاهی ما دچار خودشیفتگی مزمن میشویم به نحویکه فکر میکنیم کسی بهتر از ما وجود ندارد و اگر ما نباشیم، کل کار دنیا لنگ میماند. محمدرضا در این جملات برداشت و نگرش مردم نسبت به ما را به بهترین وجه بهتصویر کشیدهاست.
آنها به این کار ندارند که تو پیشرفت میکنی یا پسرفت. به این کار ندارند که دچار مشکل هستی یا خیر؛ بلکه به این فکر هستند که تا چه میزان تو، داستانهای تو و زندگی تو برای آنها جذاب است.
حال ممکناست داستان تو کاملاً غمانگیز باشد ولی برای آنها اهمیتی ندارد.
با چنین مردمی،وقت تلف کردن است که بخواهی برای خوشایند آنها گام برداری.
زندگیت را براساس خوشایند خودت تنظیم کن. نهایتاً کسی به تو مدال افتخار برای بابمیل وی عملکردن نمیدهد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.